متین متین، تا این لحظه: 15 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره
مهبدمهبد، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه سن داره

متین و مهبد

من فهمیدم.

  مادرهيچ چيز آنطور که تو پيش بيني کرده بودي پيش نرفت جز عشقم به تو....نه اشتباه نکن من فقط در کتابها نخواندم که بهشت زير پاي مادران است، من هر روز با تجربه هاي دردناک زن بودن بيش از روز قبل مي فهمم که اگر تو نبودي، خانه اي نبود!مادر دارم از گذر روزهايي حرف مي زنم که در ظاهر از تو دور و به واقع به تو نزديکم کرده است...مادر اندکي کنارم بنشين فارغ از دغدغه هاي زن بودن! مادرلحظه اي به پاکي خيالي ات و ناپاکي متوهم من، نينديش تا با تو بگويم ما هر دو ناپاکيم زيرا دلشوره هاي بي دليل زنانه مان، ذهنمان را آلوده کرده است...مادر هيچ مردي نگران تاخير يک ساعته ي ما نمي شود، مادر هيچ مردي نخواهد فهميد که چند ساعت است تلفن اش را جواب نمي دهد يع...
6 دی 1390

وبلاگ جدید.

      سلام به دوستای گل یه وبلاگ جدید ساختم واسه نقاشی های متینم .اگه به دیدنش برید خوشحال می شم.     اسمش هست نقاشی های متین. اینم آدرسش   http://naghashi.niniweblog.com     ...
4 دی 1390

از همه جا ، از همه رنگ

سلام عشق من این چند وقته بازم سرم شلوغ بید منم حالا تمام اتفاقات این چند وقته رو مختصر می گم واست. قدیمی ترینش روزای عاشورا و تاسوعا توی هیئتمون بود که تو آوینا جونم حسابی آتیش سزوندید و یک دقیقه هم یه جا بند نمی شدید . منم یه بار بردمتون بیرونکلی خودتون از جیغ و داد و پریدن تخلیه کردید. بعدشم که آوینا خانم دیگه هیچ جا جز پیش من و تو نمی رفت. آخر شب هم به زور فرستادیمش خونه.   و حالا شب یلدامون. امسال برخلاف سالای پیش که پیش بابا رضا جونی می رفتیم . امودیم خونه دوست مشترک منو بابا مرتضی که حالا اونا یه کوچولوی خوشگل به نام آیدین دارن که تو حسابی دوستش داری و کلی باحال بازی کردی و با هم خوش گذروندید البته تازه 8 ماه...
3 دی 1390